جريان سنتهاي پيامبران به ويژه رسول اکرم درباره ي حضرت مهدي
» روايات
» گفتار ما
روايات
1- ابو بصير مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «سنتهايي که براي پيامبران در دورهي غيبتشان جاري شده است عينا در مورد قائم ما اهل بيت جاري مي شود.» [1] .
2- سعيد بن جبير مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «در مورد قائم ما، سنتهايي از سنن پيامبران جاري مي شود: سنتي از آدم، سنتي از نوح، سنتي از ابراهيم، سنتي از موسي، سنتي از عيسي، سنتي از ايوب و سنتي از محمد صلي الله عليه و آله و سلم، اما سنتي که از آدم و نوح دربارهي قائم عليه السلام انجام مي شود طول عمر است، از ابراهيم، مخفي بودن ولادت و کناره گيري از مردم، از موسي، خوف و هراس و غيبت، از عيسي، اختلاف مردم دربارهي او، از ايوب، فرج و گشايش بعد از آزمايش و مصيبت و از محمد، خروج با شمشير.» [2] .
3- محمد بن مسلم طحان مي گويد: بر امام باقر عليه السلام وارد شدم، در حالي که قصد داشتم در مورد قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم، از ايشان سوال کنم. آن حضرت ابتدائا - بدون اينکه من قصدم را در ميان بگذارم - فرمودند: «اي محمد بن مسلم! در قائم آل محمد به پنج تن از پيامبران شباهتهايي وجود دارد: يونس بن متي، يوسف بن يعقوب، موسي، عيسي و محمد صلي الله عليه و آله و سلم، اما شباهتش به يونس، بازگشتش به ميان مردم است در حالي که با وجود سن زياد، جوان به نظر مي رسد، اما شباهتش به يوسف، غايب شدن از ديد عام و خاص و مخفي بودن از برادرانش و مشکل شدن کار بر پدرش يعقوب عليه السلام است، با اينکه فاصله بين او و خانواده و شيعيانش نزديک است، اما شباهتش به موسي، دوام ترس و هراس و به درازا کشيدن غيبت، مخفي بودن ولادت، رنج و سختي شيعيانش و ناراحتي و مصيبتي است که کشيدند تا اينکه خداوند به او اجازهي ظهور داد و ياريش کرد و بر دشمنش غلبه داد، اما شباهتش به عيسي، اختلافي است که دربارهي او واقع شد و گروهي گفتند: «متولد نشده است»، عده اي گفتند: «مرده است.» بعضي گفتند: «کشته شده و به دار آويخته شده است.»، اما شباهتش به جدش مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم خروجش، با شمشير و کشتن دشمنان خدا و دشمنان پيامبر و ستمکاران و گردنگشان است و اينکه با شمشير و افتادن ترس به دل دشمنان، خداوند او را ياري مي کند آن گاه هيچ چيز و هيچ کس از تحت سلطه و غلبه او خارج نخواهد ماند.» [3] .
4- در سوالي که احمد بن اسحق بن سعد اشعري از امام عسکري عليه السلام پرسيده آمده است: «...از خضر و ذوالقرنين چه سنتي در مورد آن حضرت جاري مي شود؟» امام عليه السلام در جواب فرموده است: «به درازا کشيدن غيبت، اي احمد!...» [4] .
5- حنان بن سدير به نقل از پدرش از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم ما غيبتي دارد که طولاني مي شود.» عرض کردم: «يا بن رسول الله! علت آن چيست؟» فرمود: «خداوند نمي خواهد اين امر انجام شود مگر اينکه تمام سنتهايي را که پيامبران در غيبتهايشان داشته اند، در اين غيبت قرار دهد و اي سدير!- بنابراين بايد تمام مدت مجموع غيبتهاي پيامبران، در اين غيبت وجود داشته باشد. خداوند مي فرمايد: (لترکبن طبقا عن طبق) [5] «مرحله اي پس از مرحلهي ديگر را سير خواهد کرد.» مقصود اين است که سنتهاي گذشتگان در مورد شما جاري خواهد شد.» [6] .
گفتار ما
آنچه از مجموع اين روايات به دست مي آيد اين است که سنتهايي از سنن پيامبران عليهم السلام دربارهي حضرت حجت عليه السلام جاري مي شود و آن حضرت در بعضي مسائل و وقايع با آنها مشابهتي دارد. علت اين مطلب براي ما روشن نيست و فقط شايد بتوان گفت که اين سنتها، نشانه ها و اشاره هايي بر امامت و ولايت آن حضرت است تا اينکه پيروان حق و طرفداران خط هدايت، راه را گم نکنند. چنانکه روايت هشتم از باب سوم شاهد خوبي بر درستي اين احتمال است.
اما روايت اول و پنجم درصدد بيان مطلب ديگري است و آن مطلب - احتمالا- اين است که غيبتهاي پيامبران براي آزمايش امتشان بوده است و مقدار طولاني شدن دورهي آزمايش هر امت بر حسب نقص و کمال عقلي و ايمان و اقبال و توجه به آنان به فطرت توحيدي خودشان است و از آن جا که امت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، از اين جهات، کاملترين امتها هستند، هم در زمان خود پيامبر و هم در زمان جانشينان ايشان به قدر کمالاتشان مورد امتحان قرار گرفته اند و بعد از آن نيز چون روز به روز کمال عقلي بيشتري يافته اند با غايب شدن امام دوازدهم و طولاني شدن غيبتش تحت آزمايش بزرگتري واقع شده اند و بعد از سپري شدن اين دورهي آزمايش، زمان ظهور قائم و غايب منتظر فرا مي رسد و هنگامهي تحقق وعدهي الهي و چيره شدن دين اسلام بر همهي اديان بر پا ميگردد و برترين مصداق آيه شريفه که فرمود: (هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون) [۷] نمايان مي شود.
پي نوشته ها :
[1] اثبات الهداه، ج 3، ص 473، روايت 152.
[2] اثبات الهداه، ج 3، ص 466، روايت 124.
[3] اثباتالهداه، ج 3، ص 468، روايت 132.
[4] اثبات الهداه، ج 3، ص 479، روايت 180.
[5] انشقاق: 19.
[6] اثبات الهداه، ج 3، ص 486، روايت 212.
[۷] توبه: 33، و صف:9- اوست که پيامبر را براي هدايت بشر و حاکميت دين حق فرستاد تا علي رغم ميل مشرکان، بر همهي اديان پيروز شود.